آزمایش های متعددی که کارشان جست و جوی ماده ی تاریک هست در سال های اخیر ادعا کرده اند که ماده ی تاریکی با جرم حدود ۱۰ جی-ای-وی پیدا کرده اند. قدیمی ترین شان همان داما هست. آزمایش های کوگنت و اخیرا سی-دی-ام-اس هم چنین سیگنالی می بیینند. بگذریم از این واقعیت که این نتایج با حد هایی که آزمایش زنون-۱۰۰ پیدا کرده در تضاد هست. در همایشمان خانم دکتر نسیم بزرگ نیا از هایدلبرگ سخنرانی ای ارائه کردند و نشان دادند که حتی با در نظر گرفتن یک توزیع سرعت عام برای ماده ی تاریک نتایج زنون ۱۰۰ نتایج داما را رد می کند. سخنرانی ایشان اینجا موجود است. بخشی از سخنرانی بر اساس این مقاله ی توماس شوتز بود و بخشی بر اساس مقاله ای که هم اکنون دارند با هم می نویسند و به زودی در آرکایو منتشر می شود. مقاله های توماس را خیلی دوست دارم. اساس آنالیزشان آن است که آهنگ برخورد را بر حسب سرعت زمین بسط تیلور می دهند. یک قسمت مستقل از زمان به دست می آید که از روی آزمایش زنون-۱۰۰ آن را محدود می کنند و یک قسمت وابسته به زمان که از روی آن محدودش می کنند. فرض های خیلی ضعیفی روی توزیع ماده ی تاریک می گیرند نظیر آن که در طول یک سال توزیع ماده ی تاریک در دور و بر ما ثابت می ماند. در آنالیزشان حتی این امکان را هم وارد می کنند که توزیع موضعی ماده ی تاریک نسبت به مرکز کهکشان سرعت غیر صفر داشته باشد. نتیجه شان هم این هست که نتایج داما و زنون-۱۰۰ به "اقلیمی نگنجند" که نگنجند! هربلایی هم سر مدل بیاوریم نمی شه که نمی شه. ایزواسپین را بشکنید. وابسته به اسپین بگیرید. هرکاری می خواهید بکنید بکنید. نمی شه که نمی شه.
این را هم بگویم سر میز ها کلی غیبت پشت سر لیدر پروژه ی داما شد که می گه مرغ یه پا داره و همه ی دنیا دارند اشتباه می کنند و من درست می گم. بگذریم! یک سخنرانی هم در مورد زنون داشتیم. توسط یک آزمایشگر جوان ایرانی به نام پیام پاکارها که الان با لورا بودیس کار می کنه. لورا بودیس آزمایشگر خیلی معروف و سرشناسیه. جزو شبکه ی اینویزیبلز هم هست. سخنرانی پیام هم خیلی جالب و خوب بود. می توانید آن را هم اینجا بشنوید. کاری که پیام می کنه اینه که دتکتور را در سطح زمین با منبع نوترون تست می کنه و رسپانس آن را مطالعه می کنه. در سطح زمین که شیلدینگ ندارند پس زمینه ی گاما دارند از پرتو کیهانی و همچنین مواد رادیو اکتیو در و دیوار.
خوب! برویم سراغ کاندیدا های ماده ی تاریک با جرم پایین و حدود کمتر از ۱۰ جی-ای-وی که به کار داما و کوگنت و سی-دی-ام-اس بیاید. می شه مدل های زیادی ساخت. اما بیاییم ببینیم که آیا در چارچوب ابرتقارن می شه چنین کاندیدایی داشت. می دانید که گراویتینو می تونه سبک باشه ولی گراویتینو به درد این کار نمی خوره. چون برهمکنش آن خیلی خیلی ضعیف هست و در این آشکارسازها دم به تله نمی ده. پس برویم به سراغ نوترالینو. در چارچوب constrained MSSMنوترالينو اين قدر سبك بشه چون جرمش با جرم چارجينو مربوط هست و مي دانيم كه چارجينو بايد سنگين باشه. اما اگر اين قيد را برداريم علي الاصول نوترالينو مي تونه سبك هم باشه. سئوال اين هست كه اگر اين قدر سبك باشه مي تونه سطح مقطع فنايي برابر با يك پيكو بارن داشته باشه؟! لي و واينبرگ و هات چندين سال پيش با يك محاسبه ي ابعادي ساده نشان داده بودند كه اگر نوترالينو سبك باشه سطح مقطع فناي آن معمولا كمتر از پيكو بارن هست. اين مال چندين سال پيش بود. متاسفانه من دير به دنيا آمدم ! والا مثل واينبرگ و لي از اين محاسبه هاي ساده مي كردم و چندين دهه مقالاتم ارجاع مي گرفت مشهور مي شدم!!! حيف كه دير به دنيا آمدم. اين روزها محاسبات خيلي پيچيده تر شده. مثل محاسبه اي كه نازيلا )خانم دكتر محمودي) و همسرشان آقاي دكتر آلكس آربي كردند و آلكس در موردش سمينار داد. كاري كه آنها كرده بودند اين بود كه در فضا ي پارامتر ابرتقارن يك ميليون نقطه ي رندوم برداشته بودند و همه ي حدود آزمايشگاهي مربوطه را اعمال كرده بودند و ديده بودند از ميان اين يك ميليون نقطه ۱۸ تاش شرط فراواني دمايي را هم ارضا مي كنه. در اين ۱۸ نقطه يك سباتوم سبك هم وجود داره كه با نوترالينو co-annihilateمي كنه. جالب آن كه چنين سباتوم سبكي با اين كه هم رنگ داره و هم بار تا به حال با آزمايش رد نشده!!!!! علتش اينه كه جرمش كمه و از برش هاي آزمايشي رد مي شه. چون واپاشي مي كنه به نوترالينو با انرژي-مومنتم گم شده ي ناچيز و يك كوارك بي كم انرژي كه در برش هاي داده ها دور ريخته مي شه. نازيلا مي گفت با آزمايشگرها صحبت كردند كه يك تحليل مخصوص اين مدل بدون دور ريختن داده هاي جالب انجام بدهند.
نازيلا هم خودش در مورد ابرتقارن و حد ها از روي فيزيك مزون بي صحبت كرد كه مي توانيد در اينجا ببينيد.
اين بود احوالات گويي به سبك مينجق.
برچسبها: ماده ی تاریک, نتايج آزمايشگاهي
